ناهار

ديزی با کلی مخلفات ، بعدش چايي و نبات و مخلفاتش ، بعدش هم يه قليون مشتی
آخخخخ که چه حالی داد. فکر کنم خودش بود.

دل

واقعا الان دلم چی ميخواد؟ حيف که نمی دونم.

م ا ن ی ت و ر ي ن گ ل و د

سکوت شب ، صدای ضربه های انگشتهام روی کيبرد ،صدای نفسهای خونه من .
هميشه عاشق سکوت ، تاريکی نيمه شب وبيداری بودم ، تجربه 8 - 9 سال پيش دوباره داره تکرار ميشه. البته خيلی متفاوت. خيييييييلیی!
فقط حيف که بعضيا دل خوشی ندارن از اينکار... چه ميشه کرد ، هميشه يه جای يه کاری ميلنگه!

من و مستی

ميگن مستی گناهه به انگشت ملامت ، بايد مستها رو حد زد به شلاق ندامت
سبوی ما شکسته در ميکده بسته ، اميد همه ما به همت تو بسته
به همت تو ساقی تو که گره گشايي ، تو که ذات وفايي هميشه يار مايي

اعتراف يا ...

در صدر اسلام، کفار پدر و مادر عمار یاسر را به خاطر اسلام آوردن، شکنجه و شهید کردند. پس از آنان و به هنگام شکنجه عمار، او کلماتی را بر زبان آورد که ازو خواستند و به این صورت او نجات یافت. عمار که به سبب چنین رفتاری بسیار سرزنش می شد و نالان نزد پیامبر اکرم (ص) رفت و پیامبر با مهربانی به او فرمود: اگر باز هم جانت در خطر افتاد اين كلمات را بگو و خودت را نجات بده ، تو سر تا پا ايمان هستي.
گرگها خوب بدانند در اين ايل غريب

گر پدر مرد ، تفنگ پدری هست هنوز

گر چه مردان قبيله همگی کشته شدند

توی گهواره چوبی پسری هست هنوز

آب اگر نيست نترسيد که در قافله مان

دل دريايي و چشمان تری هست هنوز



دکتر زهرا رهنورد

اولين روز کاری در سال 88

امروز اولين روز کاری من در سال 88 .اينجا اصلا انگار نه انگار که عيد بوده و هنوز تعطيلات رسما تموم نشده. حالا خارجيامون هيچی ، اين ايرانيامونم جو گير شدن عينهو بلا نسبت .... کار ميکنن. کف کردم وقتی ديدم تو email های کاريم ، يکی از بچه های ايرانی نيم ساعت مونده به تحويل سال ، يه گزارش به قول خودش critical درخواست کرده بود!!!
ما ايرانيا ، يا از اين ور بوم ميوفتيم ، يا از اونورش!